محمدعلی بصیری در گفت‌وگو با نیلگون درباره شهادت سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان و پیامدهای آن بر تحولات منطقه و جبهه مقاومت، اظهار کرد: هر دو محور مقاومت و جریان عبری، عربی، آمریکایی نزدیک به ۵۰ سال است با دو راهبرد کلان با یکدیگر مبارزه می‌کنند و افت و خیزهای مختلفی از نظر نظامی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی داشته‌اند. راهبرد جبهه مقاومت، راهبردِ قورباغه پخته است، به این صورت که با فشارهای تدریجی نظامی، امنیتی، تبلیغی و رسانه‌ای، اسرائیل را در مرزهای خود محصور کند تا استهلاک پیدا کند و منجر به فروپاشی آن شود.
وی افزود: محور مقابل به رهبری آمریکا و اسرائیل و متحدان آن راهبردِ جنگ هیبریدی و ترکیبی را علیه جبهه مقاومت راه انداخته‌اند تا جبهه مقاومت از نظر نظامی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در مرزهای خود محدود شود و در بلند مدت منجر به فروپاشی محور جبهه مقاومت شوند. با این دو راهبرد که بر ضد یکدیگر عمل می‌کنند گاهی یک محور بر محور دیگر غلبه نسبی پیدا می‌کند و گاهی این نسبت برعکس می‌شود.
این استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان، تصریح کرد: ترور سیدحسن نصرالله و دیگر فرماندهان جبهه مقاومت باعث پیروزی اسرائیل بر جبهه مقاومت نمی‌شود. در ۱۰۰ سال گذشته منطقه خاورمیانه و غرب آسیا به دلیل پیچیدگی مسائلی که داشته و عوامل داخلی و خارجی هیچ شروع کننده جنگی پیروز جنگ نبوده است، مانند حمله شوروی به افغانستان که روس‌ها بعد از ۱۰ سال مجبور به خروج از افغانستان شدند.
بصیری ادامه داد: درباره محور مقاومت و نقطه مقابل آن یعنی محور آمریکا و اسرائیل باید گفت که ترور رهبران یک جریان سبب نمی‌شود که جریان مقابل به پیروزی برسد و تجربه این مهم را ثابت کرده است.
این استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان گفت: اسرائیل و متحدان آن چهار ابزار مهم دارند که این تغییر را به سود خود انجام می‌دهند و اگر محور مقاومت در این چهار نقطه ضعف، حرکتِ پایه‌ای و درستی انجام ندهد در موضع ضعف قرار خواهد گرفت. اولین ابزاری که بازی را تغییر داد، بحث بمب‌ها و موشک‌های سنگر شکن است که فاکتور بسیار تعیین کننده‌ای است.
بصیری تصریح کرد: این بمب‌ها بازی میدان را عوض کردند و اگر جریان مقاومت چنین تسلیحاتی داشت و با این بمب‌ها یا موشک‌ها به مراکز کلیدی صهیونیست‌ها حمله می‌کرد، اسرائیل عقب می‌نشست و ادامه نمی‌داد. دومین ابزار که اسرائیل و متحدان او دارند، بحث مدیریت قدرت هوشمند در فضای مجازی است که این قدرت برتر را محور مقاومت نیز باید کسب کند.
وی ادامه داد: سومین ابزاری که صهیونیست‌ها در اختیار دارند، شبکه جاسوسی و اطلاعاتی است که بیش از ۷۰ سال از طراحی آن می‌گذرد و موساد و شاخه‌های آن در همه نقاط حضور دارند و طبق برخی تحقیقات این شبکه جاسوسی بیش از ۵۰۰ هزار جاسوس و نیروی نفوذی در دنیا دارد که بخش عمده آن در غرب آسیا نفوذ دارند. رژیم صهیونیستی از این شبکه قوی و مزدور برای ضربه زدن استفاده می‌کند.
این استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان، خاطرنشان کرد: چهارمین ابزاری که اسرائیل در اختیار دارد، قدرت بازدارندگی اتمی است، به‌طوری که این رژیم بیش از ۲۰۰ کلاهک هسته‌ای دارد که برخی اوقات این قدرت را به رخ می‌کشد و به صراحت اعلام می‌کند اگر مجبور به رفتن باشیم از هر وسیله‌ای استفاده می‌کنیم و در این یک سال برخی مقامات صهیونیست این موضوع را گفته‌اند.
بصیری یادآور شد: ترور رهبران کلیدی جبهه مقاومت متأثر از این ابزارهایی بوده که صهیونیست‌ها در اختیار داشته‌اند که اگر جبهه مقاومت هم‌تراز آنها را داشت می‌توانست از این ترورها جلوگیری کند و اسرائیل را هدف قرار دهد و آن را متوقف کند. اگر در این موارد توازن بود، اسرائیل نمی‌توانست اینقدر گستاخی و دریدگی کند.
وی در تحلیل این گفته نتانیاهو بعد از حمله ۷ اکتبر که ادعا کرده بود از این پس نقشه خاورمیانه را تغییر خواهد داد، گفت: منظور او از تغییر نقشه خاورمیانه این است که محور مقاومت را تا حد زیادی تضعیف می‌کند تا دیگر نتواند علیه اسرائیل بازیگری کند که باید ببینیم تحولات آینده چگونه پیش می‌رود.
این استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان، افزود: تحلیل‌ها این بود که حزب‌الله با داشتن ۲۰۰ هزار موشک می‌تواند ۱۰ سال بجنگد. اکنون اسرائیل سعی دارد معادلات را عوض کند، شاید به همین دلیل مقر اصلی حزب‌الله را کامل از بین برد و بیشتر رهبران این گروه را به شهادت رساند.
بصیری خاطرنشان کرد: اسرائیل در حمله به مقر اصلی حزب‌الله برای به شهادت رساندن سید حسن نصرالله از بیش از ۸۰ تُن بمب سنگر شکن استفاده کرد که این بمب‌ها ۵۰ متر زمین را حفر می‌کنند و سپس منفجر می‌شوند که این فناوری تنها در اختیار آمریکا و اسرائیل است، به‌طوری که روسیه و چین هم چنین فناوری ندارند.
وی در خاتمه افزود: اسرائیل اکنون غزه را ترک نمی‌کند، چون احساس می‌کند نسبت به گذشته قدرتمندتر شده است و فکر می‌کند می تواند چنین نقشه‌ای را برای جنوب لبنان داشته باشد و این منطقه را به اشغال خود درآورد.
انتهای پیام
